بیماری به تعبیر پزشکها

به استناد فرهنگ وبستر، بیماری شرایطی است که جسم حیوان یا گیاه یا یکی از اجزاء آن اختلالی در عملکرد یک بخش مهم و حیاتی او ایجاد کند.

اما امروزه، تعریف بیماری تغییر کرده است. با توجه به علم و اطلاع روزگار ما بیماری شرایطی از جسم است که عملکرد را مختل می کند. این تعریف با آنکه به لحاظی بهتر است، هنوز مبهماتی در آن مشاهده می شود.

سبب نارسایی تعریف این است که خود واژه بیماری مفهوم و تصوری غیرملموس است. درک نمونه های مشخصی مانند بیماری قند، سکته قلبی و سرماخوردگی ساده تر است، اما درک بیماری به عنوان یک مفهوم آنقدرها ساده نیست.

 

با این حال برداشت جدید از بیماری، حرکت قدرتمندی بوده است که ارتباطی میان شخص بیمار و جامعه برقرار می سازد. تحت تاثیر این ارتباط بیمار به ابزار پزشکی قدرتمندی مجهز می شود (پزشک، بیمارستان، نسخه، دارو). متقابلا از بیمار انتظار می رود که مترصد درمان صحیح شود و توصیه های پزشک را رعایت کند. برای اشخاص بیمار و معلول، جامعه می پذیرد و در مواردی اصرار می کند که آنها از کار کردن خودداری کنند.

در زبان انگلیسی ریشه بیماری از راحت نبودن گرفته شده است اما معنا و مفهوم این واژه در حال حاضر تغییر کرده است. در دوران ما این واژه چارچوبی است که پزشکان اطلاعات بالینی خود را به آن متصل می سازند. روش مناسبی است که نشانه های بیماری طبقه بندی می شود. بر این اساس است که یکصد پزشک با مشاهده بیماری که عطش می کند، وزن کم می کند و در خون خود قند بیش از اندازه دارد و با تکرر ادرار روبرست، با یک تشخیص واحد او را بیمار دیابتی یا بیمار قندی می نامند.

 

با افزایش اطلاعات ما از بیولوژی تنها به وجود نشانه ها اکتفا نمی کنیم. حالا می دانیم بیماری که عطش می کند، وزن کم می کند و با تکرر ادرار روبرست با افزایش قند در خون خود روبرست که گاه در اثر آسیب دیدن لوزالمعده و در نتیجه آن تولید غیرمکفی انسولین ایجاد می گردد.

اما در بخش آسیب شناسی هم متوقف نمی شویم، مترصد علت بیماری یا سبب شناسی می گردیم. مثلا پژوهشگران پزشکی در برخورد با بیماری قند می خواهند بدانند که چه عاملی سبب آسیب دیدن لوزالمعده شده است. آیا عیب ژنتیکی در کار است؟ آیا اختلال ویروسی در کار است؟ آیا در نظام ایمنی بدن اختلالی بروز کرده است؟ با یافتن جواب می توانیم به علت بیماری و اینکه آیا ناشی از عملکرد لوزالعمده است یا ناشی از ناراحتی به ارث رسیده است، تصمیم بگیریم.

 

حتی پیش از آنکه سبب شناسی دیابت شناخته شود، به این گرایش داریم که بیمارانی با نشانه ها و آسیب شناسی مشابه را قربانیان یک بیماری بدانیم. علت، وجود نشانه های عینی دیابت است که در این میان افزایش قند خون از همه مهم تر است.

تنها در روان پزشکی است که استفاده از کلمه بیماری تولید بحث و گفتگو می کند. بسیاری از اشخاص با بیماری ذهنی دشواری دارند زیرا کلمه ذهن افکار و تجارب و زندگی خصوصی افراد را شامل می شود و حال آنکه کلمه بیماری حکایت از معیارهای عینی دارد که در مورد افراد صدق می کند. تصورش مشکل است که بتوانیم چیزی مانند تجربه های ذهنی را که به شدت شخصی و خصوصی هستند به روشنی طبقه بندی کنیم.

Add a Comment

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *