واکنش های پیچیده سوگ – 4

واکنش های پیچیده سوگ - 4

 

از آن گذشته، ممکن است شوهری خود را از آن جهت در انتحار زنش مقصر بداند که در دوران حیات او نتوانسته در نقش شوهر قدرتمندی ظاهر شود تا زنش با اتکای به او از خودکشی پرهیز کند. از این جهت لازم است که شخص داغدار وقتی را به ارزیابی دقیق روابط خود با متوفی اختصاص دهد و با دوستان نزدیک، پزشک یا روان پزشک مشورت کند. اغلب اوقات شخص به این نتیجه می رسد که نه تنها به خودکشی متوفی کمک نکرده بلکه برای ممانعت از این اقدام او همه تلاش خود را به کار بسته است.

 

صرف نظر از احساس گناه، می توان به احساس شدید رهاشدگی اشاره کرد که توام با خشم و در مواقعی بدون آن است. از این رو ممکن است زن داغداری که شوهرش انتحار کرده بگوید، چگونه می توانست با من چنین کاری بکند؟ چگونه راضی شد که مرا با بچه ها تنها بگذارد؟ در واقع اندوه بسیار شدید و احساس درماندگی نشانه های افسردگی هستند که همراه هراس های اغلب بی اساس و با این حال وحشتناک، خویشتن داری و کنترل را از شخصی که دست به انتحار زده می گیرند. خودکشی اغلب از روی آگاهی و انتخاب آزاد نیست، بلکه تقریبا همیشه ناشی از درد و تالم و تصاویر کاذبی است که شخص از پشت عینک تاریک افسردگی شدید احساس می کند.

 

اگر خودکشی ناشی از افسردگی یا بیماری های مزمن ذهنی نباشد، بازماندگان اغلب آن را به نشانه خشم انتحار کرده تلقی می کنند که خواسته خشم خود را نسبت به اطرافیان بروز دهد. در این شرایط ممکن است بازماندگان مترصد کشف دلیل واقعی موجود در پس پرده انتحار شوند و وقتی آن را می یابند خیالشان آسوده تر می شود و گاه به بیماری خاصی می رسند. گاه رسیدن به یک بیماری ذهنی زنگ خطر را برای بازماندگان به صدا در می آورد. از آن می ترسند که سایر افراد خانواده نیز به دلیل ژنتیکی، تحت تاثیر این بیماری دست به اقدام مشابخ بزنند. در حقیقت با توجه به عوامل ژنتیکی، ممکن است بازماندگان متوفی گرفتار نوعی افسردگی شوند.

 

ما با این بازماندگان درباره درمان پذیر بودن اختلال ذهنی آنها حرف می زنیم و به آنها می گوییم در صورت بروز اختلال می توانیم به کمک دارو به درمان آنها بشتابیم. در حالی که معتقدیم باید نیم گاهی بخ شرایط این قبیل خانواده ها داشته باشیم، نیازی به سر و صدای زیاد در این زمینه نمی بینیم.

Add a Comment

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *