واکنش های پیچیده سوگ – 2

از سوی دیگر ژان از خود می پرسید که چرا این حادثه باید نصیب خانواده او شده باشد؟ این چه انصافی است که بر دنیا حاکم است؟ چه انصافی است که جوانی در سن و سال پسر او باید بمیرد؟ به نظر می رسید همه جنبه های مثبت و همه لطف زندگی در نظر ژان تغییر ماهیت داده است.

ژان پس از گفتگو با روان پزشک و مشاوره با متخصص امور روانی به سادگی بیشتری توانست از خشمی که بر او مستولی بود فاصله بگیرد. گفتگوهای بعدی با دوستان نزدیک و افراد خانواده هم به او کمک کرد تا با ضایعه از دست دادن و نیازهای سایر افراد خانواده برخورد واقع بینانه تری داشته باشد. مشکل ژان افسردگی عمده نبود. مشکل ژان این بود که واکنش عاطفی قوی و آسیب رساننده داشت.

گاه واکنش های سوگ دیرکرد دارند، گاه پنهان و زمانی بیش از اندازه بلند مدت هستند که در نتیجه آن اطرافیان و شخص در سوگ نشسته با دشواری هایی روبرو می شوند.

یکی از انواع ویژه داغدیدگی، یعنی از دست دادن یکی از عزیزان در اثر انتحار تقریبا همیشه با واکنش سوگ دشوار همراه است. مشاوره با خانواده های داغداری که یکی از افراد خود را به دلیل انتحار از دست داده اند ما را به این نتیجه رسانده که تقریبا همه این خانواده ها در زمینه واکنش های خود به کمک احتیاج دارند.

بعد از خودکشی، سه دشواری می تواند بر جریان طبیعی سوگواری تاثیر نامساعد بگذارد.

1 – ممکن است بعضی از افراد خانواده به لحاظ احساسی و عاطفی از سایر افراد خانواده دلسرد و یا نسبت به آنها غریبه شوند.

2 – بسیاری از افراد نزدیک خانواده ممکن است خود و یا قربانی را بدون دلیل واقع بینانه سرزش کنند.

3 – برخی از افراد خانواده یا همه آنها ممکن است با صرف نیرو و وقت زیاد تلاش کنند تا مرگ عزیز از دست رفته را خودکشی قلمداد نکنند.

ادامه مقاله…