در هیپنوتیزم با کشمکشی درونی روبرو می شوید

یکی از پدیده هایی که من در تدریس هیپنوتیزم آن را کشف کرده ام همین موضوع است. به نظر من این یکی از عوامل اصلی است که سبب شده هیپنوتیزم در این جامعه، بسط و گسترش نیافته باشد. در حین هیپنوتیزم، شما فردی را به حالت خلسه فرو می برید و او را با نوعی کشمکش درونی روبرو می سازید، مانند “تو قادر به بازکردن چشمهایت نخواهی بود”. اکثر ملت دلشان نمی خواهد که خود را در برابر این نوع آزمایشها قرار دهند. در سمینارهای آموزش هیپنوتیزم، همیشه از من پرسیده می شود: “اگر در حین هیپنوتیزم، به او کاری را گفتیم و او زیر بار نرفت، آن وقت چه؟” و من می گویم “کار دیگری را به او واگذار کنید!”. آن ها وقتی انتظارشان دقیقا برآورده نمی شود، به جای آن که این موضوع را به عنوان فرصتی برای انجام واکنش خلاقانه در نظر بگیرند، فکر می کنند حتما شکست خورده اند.

در هیپنوتیزم با کشمکشی درونی روبرو می شوید

در هیپنوتیزم با کشمکشی درونی روبرو می شوید

این جاست که آدمیزاد در دام بزرگی می افتد. چنانچه قبل از آن که شروع به برقراری ارتباط کنید، برای خودتان تعیین کنید که واکنش صحیح ضروری است چه باشد، آن وقت احتمال دستیابی شما به آن بسیار کمتر خواهد شد. ولی چنانچه تمرینی را انجام دهید و آن گاه حواستان را به کار بگیرید و متوجه باشید که چه واکنشی را دریافت می کنید، در آن صورت پی خواهید برد که همه واکنشها قابل استفاده هستند. هیچ واکنشی صرفا خوب یا بلد نیست.

هر واکنشی که مورد بهره برداری قرار بگیرد واکنش خوبی است، و این قدم بعدی فرآیند تغییر است. تنها راه شکست خوردن این مطلب است که تسلیم شوید و دیگر مایل به صرف وقت در این باره نباشید. البته قادر هستید یک کار را بارها و بارها تکرار کنید و معنایش این می شود که برای مدت طولانی تری همان شکست نصیبتان خواهد شد!

منبع : دیوید گروسک

Add a Comment

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *