روانکاوی درونی بر روی ضمیر خودآگاه

سوال: شما از تامی خواستید آن احساس را با خودش بردارد و تصویری از خودش در سنین پایین تر بیابد. اگر او نمی خواست تصویری را پیدا کند آن وقت این نشان دهنده عملکرد روانکاو است، نه مراجعه کننده.  باید این طور تعبیر شود که روانکاو دارد چه می کند، و نهایتا این که روانکاو باید رفتار خود را تغییر دهد و این کار را به شکل متفاوتی به انجام برساند.

روانکاوی درونی بر روی ضمیر خودآگاه

روانکاوی درونی بر روی ضمیر خودآگاه

اجازه دهید طور دیگری به سوال شما پاسخ دهم. من باور نمی کنم که تامی عملا دارای تجربه دیدن خودش در حین انجام آن عمل بوده باشد. نمی دانم، ممکن است بوده باشد و یا نبوده باشد. ولی ربطی به قضیه ندارد. یک بار روان شناس بسیار معروفی با ما قرار ملاقات داشت، و بعد به طور غیر منتظره یک مورد بسیار فوری از راه رسید، زنی که می خواست خودکشی کند. روان شناس که دست از کار کشیده بود گفت “لطفا این زن را از این جا بیرون ببرید. الان حضور ذهن ندارم”. از آن جایی که این روان شناس معروف همراه ما بود، ما فکر کردیم که این می تواند فرصت بی نظیری برای نشان دادن برخی از کاربردهای هیپنوتیزمی باشد که اریکسون به ما یاد داده بود. زیرا از نظر آن روان شناس، هیپنوتیزم در این مورد کار بیجایی بود. نظر او این بود که باید این کار را با تدبیر انجام داد. و ما به او گفتیم “در هیپنوتیزم اریکسون روشهایی وجود دارد که نسبت به هرگونه روانکاوی درونی بر روی ضمیر خودآگاه که تا آن زمان انجام داده بودیم – زحمت کمتری دارد. اجازه دهید از طریق این خانم به شما نشان دهیم”.

بدین ترتیب کار را بر روی آن زن شروع کردیم. آن روان شناس که می بایست او این کار را انجام می داد در گوشه ای نشسته بود و کار ما را تماشا می کرد. هنوز ده دقیقه از شروع کار نگذشته بود که او خودش را وارد گود کرد. من گفتم “آیا کاری هست که بخواهید ما انجام دهیم؟” من قبلا هیچ وقت این فرصت را نیافته بودم که کار این روان شناس را از نزدیک ببینم. او رشته کار را به دست گرفت و شروع کرد به گفتن کلماتی نظیر : “خون… راهرو… دوران کودکی، برادر کوچکتر… مادر فریاد می زند… جیغ”. او این تخیلات عجیب و غریب که به طرز موثری به خورد آن زن رفته بود را تکرار می کرد. آن زن در ابتدا می گفت “هی آقا. من هیچ کدام از اینهایی را که می گویید، به یاد نمی آورم”. آخر سر آن زن گفت “او و وه! آره خودشه! اینها باید حرفهای خودم باشه!”.

 

منبع : دیوید گروسک

 

Add a Comment

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *