شیوه پزشکی بر پایه الگوی تکرار شونده علمی استوار است

شیوه پزشکی بر پایه الگوی تکرار شونده علمی استوار است

زمانی به عنوان مشاور با خانواده سیمونتون در فورت ورت کار می کردم. شش نفر زیر نظر من بودند که همگی در مرحله پیشرفته سرطان قرار داشتند، از این رو آن ها را به صورت گروه در آوردم و این کار به نحو مطلوب در آن ها موثر واقع شد. من به اندازه کافی تجربه حسی داشتم و در گروه آن ها نیز به قدر کافی همترازی وجود داشت که بتوانم آن روش را پیاده کنم. سیمونتونها با استفاده از ایجاد تصاویری بصری توانستیم واکنشهای خوبی دریافت کنند. وقتی شما بتوانید تمام نظامهای بیانی و انواع نظامهای ارتباطی که ما از طریق تغییر ذهنیت، آن ها را بسط دادیم را در حد کمال به کار بگیرید، در این صورت دیگر نمی فهمم محدودیت چه معنایی دارد! خیلی دلم می خواهد بدانم که آن محدودیت ها چه هستند. راه فهمیدنش این مطلب است که فرض کنیم قادر به انجام هرکاری هستیم و برویم آن کار را انجام دهیم.
ما یک دانشجو داشتیم که سبب شد یک بیمار سرطانی به طور کامل بهبود یابد. او کاری را کرد که من فکر می کنم حتی از کار ما نیز موثرتر است: او یک کیسه تخمدان که به اندازه یک پرتغال بزرگ شده بود را در عرض دو هفته کوچک کرد. این از نظر علم پزشکی غیرممکن است. گزارشات آن بیمار نشان می دهد که پرتونگاری ایکس نیز صحت این موضوع را ثابت کرده است.

آن عده از شما که در رشته پزشکی تحصیل کرده اید ضروری است بدانید که کارهای زیان آوری را انجام داده اید، اجازه دهید قدری بیشتر در این باره صحبت کنیم. شیوه پزشکی بر پایه الگوی تکرار شونده علمی استوار است. الگوی تکرار شونده علمی این کارها را می کند: می گوید “برای آن که توضیحی علمی در باب یک وضعیت غامض بیابید، یک روش این مطلب است که به غیر از یک متغیر، هر چیز دیگری را در آن وضعیت، محدود سازید.

منبع : دیوید گروسک