کدام تفکر برای یک ارتباط ساز، ابزار مفیدی است

کدام تفکر برای یک ارتباط ساز، ابزار مفیدی است

کدام تفکر برای یک ارتباط ساز، ابزار مفیدی است

حتی چنانچه با اشخاص لال شده یا مفلوجی که بیماریشان ریشه جسمی دارد سر و کار داشته باشیم، باز هم غالبا شاهد تغییر رفتار در آنان خواهیم بود. می توان گفت که آن افراد وانمود می کنند که دارند تغییر می کنند، ولی چنانچه قرار باشد آن ها بقیه عمر با نیز چنین اثر بخش وانمود کنند، من راضی هستم. تا همین اندازه برای من واقعا بس است.
برای ما اهمیتی ندارد که حقیقت چیست، بلکه این سوال مطرح است که کدام نظام عقیدتی برای یک ارتباط ساز، ابزار مفیدی به حساب می آید. چنانچه شما یک پزشک باشید و شخصی با بازوی شکسته به نزدتان بیاید، از نظر من منطق حکم می کند که استخوان شکسته را جا بیندازید، نه این که فلسفه بافی کنید. چنانچه یک ارتباط ساز برای ایجاد یک تغییر روانی، از پترن پزشکی دنباله روی کند، در آن صورت مرکتب اشتباه بزرگی شده است. حتی فکر کردن درباره آن اشتباه است.
نهایتا فکر می کنم در آینده بتوان شیزوفرنی و روان نژندی را نیز از طریق دارو معالجه کرد، ولی عقیده ندارم که بایست این طور باشد.

به نظر من همین طور هم خواهد شد برای اینکه در آمریکا، سازمان های متعددی هستند که مقادیر انبوهی از مواد بی مصرف در زمینه روانپزشکی تولید کرده اند. تنها کاری که از دست روان شناسان بر می آید چنین است که کارشان به نتیجه نرسد.

بعضی هایشان کارهای اثربخشی از انجام می دهد، ولی کارشان به قدر کافی در آن سطح از رشد و توسعه نیست. من دریافته ام یکی از وظایف ما چنین است که بایست اطلاعات را به صورتی در بیاوریم که به راحتی بتوان آن ها را فرا گرفت و در مقیاس وسیعی منتشر ساخت.

منبع : دیوید گروسک

Add a Comment

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *