مکانیزمهای روانی قادرند ایجاد بیماری کنند

آن وقت مقدار ان متغیر را تغییر دهید و به هر تغییری که در کل آن مجموعه اتفاف می افتد توجه کنید”. به نظر من در دنیای تجارب، این یک روش بسیار عالی برای کشف روابط علت و معلولی است. ولی گمان نمی کنم که این روش برای برقراری ارتباط رو در رو با شخص دیگری که سعی دارد در خودش تغییر ایجاد کند، الگوی تکرار شونده مفیدی باشد. در ارتباط رو در رو به جای آن که رفتارتان را تماما محدود کنید، بهتر است شدیدا رفتارتان را تغییر دهید تا از این طریق برای به دست آوردن واکنش مورد نظرتان، هرکاری که لازم است انجام دهید.

مکانیزمهای روانی قادرند ایجاد بیماری کنند

دیر زمانی است که پزشکان پذیرفته اند که انسانها قادرند خودشان را به طور روانی مریض کنند. آن ها می دانند که مکانیزمهای روانی قادرند ایجاد بیماری کنند و از طرف دیگر موضوعاتی هم که بی اثر به نظر می رسند قادر هستند شفابخش باشند. ولی در فرهنگ ما این دانش به طرز مفیدی به کار گرفته نمی شود. تغییر ذهنیت روش مفیدی برای انجام این کار است.

تغییر ذهنیت در حکم یک معالج برای هر نوع عارضه روان تنی است. می توان این طور فرض کرد که هر عارضه روانی جنبه روان تنی دارد، و آن وقت تغییر ذهنیت را بر روی آن اعمال کرد. ما فرض را بر این می گذاریم که تمام مرضها جنبه روان تنی دارند. ما واقعا بر این باور نیستیم که این فرض حقیقت دارد. ولی چنانچه طوری رفتار کنیم که انگار این فرض حقیقت دارد، آن وقت روشهایی در اختیار خواهیم داشت که از طریق آن ها دارای این توان هستیم با افرادی که پزشکان، مشکلات آن ها را روان تنی تشخیص نداده اند رفتاری مناسب و نیرومند داشته باشیم.

منبع : دیوید گروسک