چنانچه بخش ذهنی دیگری مخالف باشد

حالا چنانچه به طریقی آن بخش ذهنی را بدون آن که هیچ چیز دیگری را تغییر بدهیم از انجام کارش باز می داشتیم، در آن صورت چه اتفاقی برای آن زن می افتاد؟. . .
او دیگر هیچ روشی برای تحریک خودش در اختیار نداشت! به همین دلیل است که ما بررسی رفتاری می کنیم. بررسی رفتاری، روشی است برای مطمئن شدن از این بابت که رفتار جدید، با سایر بخشهای ذهنی شخص جور در می آید. ما بر حسب ضرورت، قبل از ورود به مرحله ششم، یک نظام ارتباطی میان ضمیر خودآگاه شخص و آن بخش ذهنی ناخودآگاه که آن پترن رفتاری نامطلوب را راه اندازی می کند، ایجاد می کنیم و کامیاب می شویم رفتارهای گوناگون موثرتری را در آن زمینه بیابیم.

چنانچه بخش ذهنی دیگری مخالف باشد

چنانچه بخش ذهنی دیگری مخالف باشد

اجازه دهید مثال دیگری را در این زمینه برایتان بازگو کنم. من با افراد حقیر فراوانی برخورد داشته ام که پرمدعا و پرخاشگر هستند. آن قدر پرخاشگرند که همسرانشان آنان را ترک می کنند و هیچ یک از دوستانشان حاضر به حرف زدن با آنان نیستند. آنان مدام بر سر اطرافیانش نعره می کشند و شدیدا پرخاشگری می کنند.

آن قدر سوهان روح می شوند که دیگر دوستی برایشان باقی نمی ماند این یک نوع گرایش به گستاخی است. برای آن که جلوی چنین چیزی را بگیریم، یک راه چنین است که شیوه ای نظیر بررسی رفتاری در اختیار داشته باشیم.

وقتی ارتباط را کاملا برقرار ساختید و برای آن بخش ذهنی که در اصل رفتار مشکل آفرین را راه اندازی می کند رفتارهای گوناگون جدیدی را خلق کردید، از تمام بخشهای ذهنی دیگر نیز بخواهید تا پیامدهای این الگوهای جدید رفتاری را زیر نظر بگیرند. “آیا بخش ذهنی دیگری در من هست که با موقعیت های جدید در رفتار من مخالفتی داشته باشد؟”.

چنانچه بخش ذهنی دیگری مخالف باشد، با استفاده از یک علامت مشخصه، مخالفت خود را بروز خواهد داد.

منبع : دیوید گروسک

Add a Comment

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *