اضطراب

انواع شدید و جدی اضطراب-فوبیا، حملات وحشت، وسواسها (وسواس های فکری-عملی) ممکن است نشانه های افسردگی را تحت الشعاع قرار دهد، بررسی هایی که اخیرا صورت گرفته نشان می دهد نشانه های اضطراب شدید اغلب به داروهای متعارف و موجود ضدافسردگی جواب مساعد می دهند. بررسی روی خانواده ها نشان می دهد که حالات اضطرابی با اشکال ژنتیکی افسردگی بالینی در ارتباط هستند.

مثلا فوبیا، نوع هراس از مکان های بسته، هراسی غیرمنطقی است که با یک موقعیت خاص ارتباط نزدیک دارد. اغلب خود بیمار نیز از غیرمنطقی بودن هراس خود آگاه است، با این حال این هراس اغلب به قدرکافی قوی هست که شخص را از قرار گرفتن در موقعیت یا فعالیت هراس برانگیز باز بدارد. وقتی اجتناب از این موقعیت غیر ممکن باشد امکان دارد هراس فوق العاده زیادی ایجاد شود. هراس های اجتماعی مانند ترس از قرار گرفتن در میان جمعیت، یا ترس از تنها ماندن، از جمله مواردی هستند که با افسردگی ارتباط نزدیک دارند.

اما حالت اضطراب همراه با افسردگی لزوما منحصر به شرایط خا نیست. در مورد حملات وحشت بیمار بی مقدمه دچار حمله هراس شدیدی می شود که اغلب با تنگی نفس، تپش شدید قلب، ناراحتی در ناحیه شینه و یا حتی گرفتگی عضلات همراه است. نشانه های بیماری ممکن است در موقعیت های مختلف، مثلا هنگام تماشای تلویزیون و یا هنگام رانندگی و غیره ظاهر شود. به عبارت دیگر، حملات وحشت یا موقعیت یا حادثه بخصوصی در ارتباط نیست.

و سرانجام این امکان وجود دارد که افسردگی بی قاعده و وسواس های فکری و عملی همراه و در ارتباط با یکدیگر باشند. این موقعیت به سه شکل دیده می شود :

1 – ممکن است فکری مزاحم (وسواس) که شخص به آن تمایلی ندارد و از نادرست بودن آن مطمئن است در زمان های مختلف بروز کند. مثلا ممکن است این فکر مزاحم در سر کسی باشد که دست ها یا بدنش آلوده به میکروب است.

2 – ممکن است فعالیت غیرقابل مقاومتی (اضطرار) برای از میان بردن اندیشه مزاحم انجام گیرد. از این رو، کسی که از وسواس آلودگی به میکرب رنج می برد احساس می کند که باید دست هایش را به تکرار بشوید.

3 – ممکن است اضطرار به ظاهر بی ارتباط با افکار وسواسی، به قدری تکرار شود تا شخص از درست انجام دادن آن مطمئن شود. نمونه این موقعیت رفتار کسی است که کلید برق را آنقدر روشن و خاموش می کند تا از خاموش بودن آن مطمئن گردد.