ویژگی های یک سنتور خوب (VI)

کیفیت صدای حاصله:

به طور کلی تا امروز، اینکه بین سازهای بسیار خوب کدام سازها واقعا درجه یک هستند قضاوت بسیار مشکل است تا وقتی که رشته ی “ساز سازی” و “ساز شناسی” به عنوان یک رشته حرفه ای نگریسته و کار نشود و اجماع نظرها اتفاق نیفتد و کیفیت سازها با سطوح مختلف استاندارد نشود ماجرا همین خواهد بود. بنابراین سازی که مثلا استادی قیمت یک میلیون تومان را برای آن تعیین می کند، استاد دیگر بعید نیست آن ساز را یک ساز متوسط تلقی کند و بیش از چهارصد هزار تومان بر روی آن قیمت نگذارد و این بازار آشفته تا به سرو سامان برسد سلیقه افراد همیشه به عنوان موثرترین چاشنی عمل خواهد کرد، به طوری که نتیجه آن کماکان دورتر شدن از مبحث استاندارد خواهد بود چرا که بازه ی سلیقه ی افراد بسیار گسترده و تابع عوامل گوناگون است.

یک گوش تعلیم دیده فرق یک سنتور درجه ۱ یا ۲ یا ۳ را به راحتی تشخیص می دهد و هنگامی که یک نوازنده حرفه ای اقدام می کند برای خریدن یک ساز درجه ۱، با توجه به موارد فنی ساخت ساز و کیفیت صدایی آن، به طور حتم سازی را انتخاب می کند که به سلیقه ی وی نزیکتر باشد (چرا که در حال حاضر چاره ای هم نیست).

البته این روش انتخاب در همه جای دنیا مرسوم است یعنی نقش سلیقه در انتخاب ساز برای نوازندگان حرفه ای، ولی سلیقه ی نوازندگان به هیچ عنوان جای خالی و عدم وجود استاندارد را پر نمی کند. “وجود استاندارد برای سازها” و “سلیقه ی نوازندگان” دو مسئله ی کاملا جداگانه هستند. بنابراین این مورد “سلیقه “در بحث فنی جایی ندارد و پرداختن به آن بی نتیجه است.

تعریف اجمالی از ساز درجه یک: سازی که ظاهر آن از لحاظ تمام موارد فنی و ساخت قابل قبول و دارای کیفیت صدایی بسیار مطلوب باشد البته با توجه به تعریف فعلی استاندارد موجود، جدای از مسائل سبک و سلیقه. (استاندارد فعلی به معنی سلیقه ی اساتید در انتخاب ساز برای اجرا است، که بیشتر نمونه های صوتی آنها در دسترس است)

به طور عمومی در مورد یک ساز خوب و درجه یک بین اساتید کم و بیش اختلاف نظر های سلیقه ای وجود دارد:

۱- سنتور خوب سازی است که در هنگام ردیف نوازی خوب پاسخگو باشد و صدای ساز به صدای ساز قدما نزدیکتر باشد و اصالت صدای آن محفوظ گردد.

۲- با یک ساز درجه یک باید بتوان قطعات درجه یک و تکنیکی ساز را بخوبی اجرا کرد و ساز باید طبعی امروز گونه داشته باشد و با قطعات و حال و هوای امروزی هماهنگی و تناسب داشته باشد تا با صدای ساز و موسیقی قدما.

۳- عده ای از اساتید نیز الگوی خاصی را از یک استاد (قدیم یا معاصر) در نظر دارند و به نظر آنها سازی که به آن الگو نزدیکتر باشد ساز بهتری است.

۴- عده ای نیز معتقدند بطور کلی نمی توان یک ساز را درجه یک دانست بلکه در هر سبکی یک ساز درجه یک وجود دارد که ممکن است در قیاس با سبک دیگر درجه دو یا سه به حساب آید.

ولی به هر صورت مواردی که می توان کیفیت صدای سنتور را از طریق آنها بررسی کرد به صورت اجمالی عبارتند از:

فاصله ی درست و منطقی سه پوزیسیون: به صورتی که هنگام اجرای متوالی نتها از بم ترین نت تا زیرترین نت کاملا پیوسته باشد مثلا صدای خرک دوم سیمهای سفید (نت فا) درست بعد از خرک هشتم سیمهای زرد (نت می) باشد و تغییر پوزیسیون محسوس نباشد.

-هماهنگی سیمهای سفید، زرد و پشت خرک از لحاظ رنگ صدا، به طوریکه هنگام اجرای قطعه و در زمان نواختن بر روی سیمهای سفید و بلافاصله نواختن بر روی سیمهای زرد این احساس پیش نیاید که قطعه ی در حال اجرا با دو سنتور اجرا می شود بلکه صدای سیمهای سفید و زرد به صورت یک صدای واحد از یک سنتور باشد.

-مقدار ماندگار ی طنین یک نت، با توجه به ضربات ضعیف، معمولی و قوی. اینکه صدای یک نت پس از ضربه هر چه بیشتر طنین انداز باشد، بهتر است، نظر درستی نیست و ارتعاش سیم پس از ضربه حدی دارد (در حد ۳ تا ۶ ثانیه) چون در غیر این صورت صداها با یکدیگر ادغام می شوند و ساز از صدادهی موزیکالیته خارج می شود.

-مناسب بودن حجم کلی صدای سنتور. بر خلاف تفکر بعضی از هنرجویان تازه وارد، حجم بالای صدای ساز هیچگاه نشان کیفیت صدای ساز نیست. حجم صدای ساز باید در حد متوسط باشد. حال اینکه صدای متوسط چقدر است بر می گردد به تجربه و شناخت نوازنده از صدای ساز.
-عدم یکنواختی صدای ساز، به طوریکه موجب خستگی گوش نوازنده و شنونده نشود. طبیعی است یک هنرجو باید ساعتها صدای سنتورهای متفاوت را شنیده باشد تا بداند کدام صدا یکنواخت است و کدام صدا نیست. طبیعی است تجربه ی این مورد به چندین سال کار نیاز دارد.

-قابل تشخیص بودن و حفظ کیفیت صدا در مواقع اجرا ی ضربات خیلی ضعیف و خیلی قوی. در برخی سازها وقتی ضربه ی خیلی ضعیفی زده می شود اصلا شنیده نمی شود و با زدن ضربه ی بسیار قوی صدایی جز یک صدای زیاد از یک نت به گوش می رسد. (به اصطلاح noise)

-تو دماغی نبودن یا خیلی ول نبودن صدای ساز (گرفته یا افسار گسیخته، وحشی)

-دارای کمی صدای پوکی و زنگ صدا (تشخیص دو عامل اخیر بستگی به شناخت نوازنده از صدای ساز دارد).

(به طور یقین موارد دیگری نیز حتما وجود دارند، موارد فوق صرفا در حد این نوشته به نظر نگارنده رسیده است)
یکی از نکات مهم دیگر این است که با دانستن تمام موارد بالا یک نوازنده ی خبره معمولا برای انتخاب نهایی یک ساز خوب، سازی را از بین سازهای نسبتا خوب با کمک عوامل فوق انتخاب می کند و مرحله بعدی این است که نوازنده بسته به مهارت شنیداری خود چند روز یا یک هفته یا یک ماه با سازهای انتخابی خود می نوازد تا بتواند در نهایت ساز مورد علاقه ی خود را از هر جهت انتخاب کند. به دور از منطق و انتظار است که یک نوازنده ی حرفه ای با دیدن اولین بار یک ساز یا با نواختن یک یا دو قطعه بلافاصله در مورد درجه ۱ بودن آن ساز صحه بگذارد.

از راههای دیگر بررسی کیفیت و چگونگی صدای ساز نواختن آن در محیط های گوناگون مانند : فضای باز – داخل استودیو – در هوای گرم و سرد –در هوای رطوبتی– نواختن با مضراب با نمد و بی نمد – در سالن های کوچک و بزرگ (با میکروفن ). البته ذکر این موارد جهت دانستن هنرجویان سنتور با این مسائل است و گرنه شاید قرار دادن یک ساز در تمام شرایط فوق و آزمایش کردن آنها همیشه مقدور نباشد.

راه دیگر برای بررسی، نواختن قطعات تکنیکی سنتور با مضراب خوب و بدون نمد است چرا که طبق تجربه در سنتورهای بسیار خوب، نواختن با مضراب نمد دار یا بدون نمد نه در حجم و نه در کیفیت صدای حاصله، تغییری زیادی ایجاد نمی کند و هر دو صدا، خوب و قابل قبول هستند.

در مجموع به نظر می رسد که در ساز باید تعادلی برقرار باشد که هم بتوان کم و بیش صدای ساز قدما یاد آور شد و خیلی از صدای سنتی سنتور فاصله نگرفته و هم با ساز بتوان قطعات تکنیکی امروزی را اجرا کرد (در حالت کلی) مگر شخصی که استراتژی نوازندگی خود را به طور مشخص انتخاب کرده که حساب آن جداست و به نظر می رسد با سنتوری که تعادل و تناسبی دارد بتوان به سوی تعیین استاندارد ها گام برداشت.

منبع : ویژگی های یک سنتور خوب (VI)

One Comment

Add a Comment

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *