بحیرایی: خواننده و نوازنده از جایگاهی یکسان برخوردارند

رامین بحیرایی
رامین بحیرایی

به جرات میتوانم بگویم که خواننده یا نوازنده ای که به تئوری موسیقی و سلفژ تسلط دارد، درکش از موسیقی به مراتب بالاتر از کسانی است که با این مفاهیم آشنایی ندارند. مسئله عدم آشنایی با تئوری موسیقی و نت خوانی در مورد نوازندگان به دلیل اصلاح متدهای آموزشی که در گذشته ای نه چندان دور اتفاق افتاد، کمتر به چشم میخورد و الان اکثر نوازندگان سازهای ایرانی با تئوری موسیقی و نت خوانی آشنایی دارند.

ولی در مورد خوانندگان موسیقی اصیل ایرانی، این مشکل به چشم میخورد، متاسفانه الان در کلاسهای آواز کمتر دیده میشود که علاوه بر آموزش ردیف و یا بعضا آموزش تکنیکهای صدا سازی و آواز، چیزی در مورد تئوری موسیقی و نت خوانی آموزش داده بشود که البته لازم است. مسئله دیگر این است که خود استاد هم باید در این زمینه آگاهی کامل داشته باشد.

به همین دلیل است که اکثر خوانندگان ما با تئوری موسیقی آشنایی ندارند یا اگر آشنایی داشته باشند، در حد بسیار کمی است. الان در خیلی از کلاسهای آواز اساتید، حتی از ساز هم استفاده نمیکنند و به همین دلیل هنرجو زمانی که میخواهد با ساز آواز بخواند، دچار مشکل میشود. اگر به حنجره مثل یه ساز نگاه کنیم و توجه کنیم که دانستن سلفژ برای یک نوازنده چقدر مهم است، میتوانیم به اهمیت دانستن تئوری موسیقی برای یک خواننده به عنوان کسی که سازش یک قسمت از وجودش است پی ببریم.

آواز خوانی خودتان را ادامه کدام سبک از خوانندگان قدیم میدانید؟

من به شیوه آواز خوانی استاد بنان بسیار علاقه دارم و رنگ صدا، تکنیک آواز و نحوه ادای جملات این استاد آواز خیلی مورد توجه من است. خودم هم سعی کرده ام که با توجه به وسعت صدایی که دارم، نحوه خواندنم را به شیوه ایشان نزدیک کنم البته این به معنی تقلید از ایشان نیست، چراکه احساس میکنم، تقلید محض از یک هنرمند چیزی نیست که مورد قبول باشد و من به دنبال این هستم که از تکنیک آواز خوانی و بیان شعر که استاد بنان به بهترین نحو انجام میدادند، استفاده کنم ولی با رنگ صدا و فرم تحریرهایی که مخصوص فیزیک حنجره ام است.

با توجه به اینکه دوره هایی هم در نوازندگی گذرانده اید، جایگاه خواننده را نسبت به نوازندگان چطور میبینید؟


به نظر من خواننده و نوازنده در یک آنسامبل موسیقی از جایگاه کاملا یکسانی برخوردارند. وقتی یک اثر موسیقی به وجود می آید که حاصل کار مشترک گروهی از هنرمندان است، به نظر من به جز شخصی که پدید آوردنده خود اثر است (و کار آهنگسازی و تنظیم اثر را انجام داده و مسلما جایگاه بالاتری دارد)؛ بقیه افراد گروه کاملا در یک جایگاه همسان قرار دارند. در واقع ارزش کار هرکدام از اعضای گروه (دقت کنید که من کل مجموعه را میگویم و حتی گروه را به دو دسته نوازنده و خواننده تقسیم نمیکنم) با هم برابر است.

تنها یک تفاوت وجود دارد که آن هم این است که نوازنده، پیامش را با سازش بیان میکند ولی خواننده از کلام و حنجره استفاده میکند تا پیام و حسش را به شنونده برساند. به نظر من در پاره ای از اوقات، کار نوازندگان از خواننده هم سخت تر است. به طور مثال من خودم شاهد هستم که در خیلی از گروههایی که با آنها، کنسرت برگزار کردم یا کاری را ضبط کردم، نوازندگان، چندین ماه و یا حتی یک سال، برای یک کنسرت تمرین کردند، در صورتی که من با چند جلسه تمرین برای کنسرت آماده شده ام.

اصولا دوره هایی را که یک نوازنده میگذراند، با دوره هایی که یک خواننده میگذراند، در خیلی از موارد قابل مقایسه نیست. بخصوص در حال حاضر، بیشتر نوازندگان تحصیل کرده هم هستند و دوره های پیشرفته آهنگسازی و هارمونی و … را هم دیده اند؛ به عقیده من جایگاه یک نوازنده در گروه کاملا محترم است و هیچ تفاوتی با خواننده ندارد البته این نکته را هم باید در نظر گرفت که صدای انسان و کلام او، شاید جذابترین و مهمترین عنصر در بوجود آمدن یک موسیقی زیبا و بیادماندنی باشد ولی به همین نسبت، آثار موسیقی بیاد ماندنی هم داریم که اثری از کلام در آنها نیست.

منبع : بحیرایی: خواننده و نوازنده از جایگاهی یکسان برخوردارند

Add a Comment

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *